ای نفست یار و مدد کار ما کی و کجا وعده ی دیدار ما باسلام خدمت شماعزیزان در این وبسایت شما میتونید از مطالب جدید درباره ی فرقه ها و مهدویت و... استفاده کنید. خواهشمندم نظرتون را راجع به این وبسایت برامون ارسال کنید. دراین وبسایت سعی شده از مطالب جذاب خواندنی مهدویت هم استفاده شود. با تشکر مدیرسایت:سیدعباس اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاًوَحافِظاً وَقائِداًوَناصِراًوَدَليلاًوَعَيْناًحَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً به امید روزی که همه خبرهای جهان این باشد: ((مهدی فاطمه آمد)) ###### روزگاری شهر ما ویران نبود دین فروشی اینقدر ارزان نبود صحبت از موسیقی عرفان نبود هیچ صوتی بهتر از قران نبود دختران را بی حجابی ننگ بود رنگ چادر بهتراز هر رنگ بود دختر حجب وحیــــــا قرتی نبود خانه فرهنگ کنســـــــــرتی نبود مرجعیت مظـــــهر تکــــریم بود حــــکم اورا عالمی تســـــلیم بود یک سخن بود وهزاران مشــتری آنهم از لوث قــــرائت هــــا بری هدیه بر رقــــاصه ها واجب نبود قدر عالم کمــــتر از مطرب نبود زه که در ســـــال سیــــاه دوهزار کار فرهنـــگی شده پخــــــش نوار ذهن صــــــاف نوجوانان محـــــل پرشده از فیــــــلمهای مبتـــــــذل آدمــــیت کو؟دگر آدم کــــی است آدم قـــــرن تمــــدن برفـــی است پشت پا بر دین زدن آزادگی است حرف حق گفتن عقب افتادگی است آخر ای پرده نشــــــین فاطـــــــمه تو برس بر داد دین فاطـــــــــــمه بی تو منکر ها همه معروف شد کینه ها در سینه ها معطوف شد در به روی فتــنه جویان باز شد دشمـــــنی با دین تو آغـــاز شد بی تو دلهامان به جان آمد بیـــا کاردها بر استخوان آمد بیــــــا

آیا شما ایران را یک کشور قدرتمند میدانید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ارسک بصیرت و آدرس ereskbasirat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

کل مطالب : 144
کل نظرات : 20

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 21
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 95
بازدید ماه : 994
بازدید سال : 3156
بازدید کلی : 50633
عاشورا


 

آبان ماه سال 59 بود.روز عاشورا آماده شدم تا به هيئت بروم ساعت ده صبح بود.يكدفعه ضعف شديدي در بدنم حس كردم.گويي جان از بدنم خارج  مي شد.همان جا كنار در نشستم.نفهميدم خواب بودم يا بيدار.يكدفعه محمد پسرم را ديدم كه با فرق خونين روي زمين افتاده!چند روزي ازعاشوراگذشت .شخصي كه مي گفت از همرزمان محمد است به خانه ما آمد.ايشان گفت:صبح عاشورا با سي نفر از بچه هاي سپاه سر پل ذهاب به عمليات رفتيم.در راه در كمين ضد انقلاب گرفتار شديم .از جمع بچه ها فقط من توانستم از ميان كوه و تپه ها فرار كنم.بقيه بچه ها به شهادت رسيدند.پرسيدم شما محمد من را ديدي ؟مطمئن هستي شهيد شده؟!گفت:بله،اتفاقا ايشان را ديدم.گلوله اي به فرق سر او اصابت كرد وروي زمين افتاد پرسيدم چه ساعتي اين اتفاق افتاد؟گفت:حدود ساعت ده صبح!اما من سالها در آرزوي ديدار پسرم بودم.هيچ خبري از او نداشتم.تا اينكه دو سال قبل ناراحتي قلبي من شديد تر شد.آنقدر كه هيچ كاري نمي توانستم انجام دهم.تا اينكه انتظار من به سر آمد.!

 

 یك شب در عالم رويا پسر من محمد با لباس سپاه ويك اتومبيل زيبا به ديدار من آمد.با هم به بهشت زهرابر سر مزار حسين پسر ديگرم رفتيم.آنجا خيلي خلوت بود.همين كه به مزارحسين رسيديم يكدفعه جمعيت زيادي در كنار ما جمع شده اند.آنها به من ومحمد سلام كردند .فهميدم آنها شهدا هستند.بعد محمد من را به خانه رساند.واشاره اي به قلب من نمود.يكدفعه از خواب  پريدم.پزشك معالج هم باورش نمي شد .هيچ اثري از ناراحتي قلبي  بجا نمانده بود.قلب من ديگر هيچ مشكلي پيدا نكرد.از آن روز هم پسرم مرتب به من سر ميزد.آخرين بار روز عاشورا بود.دي ماه سال 88.وقتي در غروب عاشورا صحنه هاي هتك حرمت به اين روز عزيز از تلويزيون پخش شد فقط اشك مي ريختم .همان شب باز پسرم به ديدن من آمد با هم به باغ زيبايي رفتيم در گوشه باغ نهر آبي  بودكه اطراف آن را درختان وچمن پوشانده بود.يكدفعه حضرت امام را ديدم .با همان هيبت زمان حيات.پيراهن بلند سفيد بر تنشان بود مشغول وضو بودند.جلو رفتم وسلام كردم .حضرت امام با خوشرويي جواب دادند . بي مقدمه گفتم :آقا اين چه وضعي كه به وجود آمده!چرا بعضي اين كارها را ميكنند؟!حضرت امام لبخندي زدوفرمود:دلتان قرص باشد هيچ اتفاقي نمي افتد!   تمام شدو....  

راوی:مادر شهیدان محمد وحسین دهلوی

منبع:کتاب شهید گمنام (مصاحبه ۳۰ شهریور ۸۹با مادر شهید)در ادامه حضرت امام در مورد سرنوشت بعضی افراد وگروه های سیاسی مطالبی به این مادر گفتند.

تعداد بازدید از این مطلب: 434
برچسب‌ها: شهید گمنام ,
موضوعات مرتبط: عاشورا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود